اما مفهوم این کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی واژهای جدید است که معنای لغوی آن، شنونده یا خواننده ناآشنا به مفهوم اصلی آن را به اشتباه میاندازد. این واژه اغلب در ذهن مردم، مفهوم اشتغالزایی و ارتباط مستقیم و ذاتی با کار را تداعی میکند، در حالی که کارآفرینی در معنی حقیقی خود تعاریف مختلفی دارد.
به زبان ساده، کارآفرینی همان فرایند تاسیس کسب و کار بر مبنای یک فکر و ایده نو است. به این معنی که یک یا گروهی از افراد که به آنها کارآفرین میگوییم، فرصتی نوین را کشف کرده و یا خلق میکنند، برپایه آن شرکت یا مؤسسهای خصوصی را بنیان کرده، دل را به دریا میزنند و وارد عرصه بازار و رقابت میشوند. با توجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی بهخصوص در عرصه سلامت و در آستانه برگزاری نخستین جشنواره شکوفایی و نوآوری در عرصه سلامت (18 تا24 آبان)، با حسن مرکزی، دبیر این جشنواره گفتوگوی زیر را ترتیب دادیم.
به گفته وی متأسفانه در ایران و تا به امروز تعریف دقیقی از کارآفرینی در عرصه سلامت وجود نداشته است.
- عنوان جشنواره شما شکوفایی و نوآوری است. آیا میتوانیم بگوییم کارآفرینی همان نوآوری است؟
کارآفرینی و نوآوری باهم تفاوت زیادی ندارند و در راستای هم هستند. یعنی اگر نوآوری نباشد، کارآفرینی شکل نمیگیرد. در واقع با کارآفرینی نوآوری شکوفا میشود. نوآوری هم همان خلاقیت عینیت یافتهای است که دیگر از ذهنیت خارج شده. پس کارآفرینی، یک قدم جلوتر است به این معنی که یک نوآوری به ثمر نشسته و پیشنیاز نوآوری محسوب میشود. برای همین درست است اسم جشنواره ما نوآوری و شکوفایی در عرصه سلامت است ولی ما میخواهیم از طریق کارآفرینی به این شکوفایی برسیم.
- حالا برویم سراغ کارآفرینی در عرصه سلامت. در این عرصه چطور میتوان این مفهوم را تعریف کرد؟
در عرصه سلامت در کشور ما متأسفانه تعریفی از کارآفرینی وجود ندارد.
- یعنی از تمام اقداماتی که تا به حال در عرصه سلامت شده، نمیتوان هیچکدام را کارآفرینی تلقی کرد؟
نه، ببینید، تولید داروهای جدیدی که جنبه تجاری پیدا کرده مثل داروی آیمود و تولید روشهای جدید مثل راههای درمان نازایی در پژوهشکده ابنسینا که الان در حال اجرا شدن است، کارآفرینی در عرصه سلامت محسوب میشود. از طرف دیگر اقداماتی که روی تولید سلولهای جنینی در پژوهشکده رویان انجام میدهند باز هم اگر به تجاریسازی برسد کارآفرینی محسوب میشود. البته در اینجا تجاریسازی فروش خدمات و تولیدات است.
- یعنی تا به حال این اتفاق نیفتاده؟
هرچند خیلی از بحثهای سلامت در کشور ما به تجاری شدن نزدیک شدند، ولی هنوز اراده تجاری کردن آنها موجود نیست. البته بنا به اصل 44 قانون اساسی حتما باید به سمت تجاری کردن خدمات پیش رفت. مثلا در برنامه چهارم توسعه کشور درصدی از درآمد وزارت بهداشت باید حتما از توریسم سلامت باشد که این کار هنوز عملی نشده است.
- بنابراین در عرصه سلامت و کارآفرینی یک نقطه ضعف وجود دارد و آن این است که بحث اقتصاد بهداشت و سلامت هنوز خوب جا نیفتاده. منظورتان این است؟
همینطور است، در واقع در تفکر مدیران ما سلامت یک امر کاملا خدماتی و رایگان است. درصورتی که بحث اقتصاد سلامت نمیگوید مردم را از نظر اقتصادی تحت فشار قرار دهید بلکه میگوید برخی از فعالیتهای سلامت قابلیت تجاری شدن را دارند و فعالیت اقتصادی در این عرصه باعث میشود بهدلیل وارد شدن در فرایند رقابتی و بهصورت روزآمد کیفیت خدمات و تولیدات مؤسسات سلامت ارتقا یابد.
- سلامت حوزه خیلی وسیعی دارد، با این حال آیا ما در عرصه سلامت فقط تولید دارو و ارائه روشهای جدید درمانی را کارآفرینی میدانیم؟
نه، ببینید، در عرصه آموزش هم میتوان کارهایی کرد و یا حتی در بحث سلامت در حوزه شهر. بهطوری که فعالیتهای شهرداری تهران در عرصه سلامت شهر مانند بحث پزشک محله، خانههای سلامت و... هم یکی از اقدامات نوآورانه محسوب میشود و در واقع میتوان شهرداری تهران را یکی از سازمانهای کارآفرین در عرصه سلامت شناخت.
- شما گفتید در ایران کارآفرینی به درستی تعریف نشده، این وضعیت در کشورهای دیگر به چه صورت است؟
در ایران این امر همراه با مخاطره بالاتری در مقایسه به نسبت کشورهای پیشرفته است چون 99درصد فشار مسیر مستقیما به فرد کارآفرین تحمیل میشود زیرا فرد کارآفرین علاوه بر سرمایهگذاری زمانی و توانی خود، هزینههای مالی، مطالعاتی و بررسیهای فرصتهای بازار را به تنهایی خود انجام میدهد.
- چرا؟
چون متأسفانه در کشور ما حتی فرصتهای موجود کارآفرین و استعدادهای راهاندازی کسب و کار در سطح کشور شناسایی نشده است. برای همین تمام این مجهولات و کمبودها مخاطره کارآفرینی و نوآوری در کشور ما را زیادتر از حد معمول کرده است. در این شرایط تنها راه موجود کشور پرداخت وامهای کلان است که بهصورت دینی بر گردن کارآفرین میماند و البته این کار بر کاهش مخاطرات او اثری نخواهد داشت. بنابراین موفقترین مراکز نوآوری در کشور مؤسسات متکی به بودجههای دولتی یا به تعبیری مؤسسات دولتی هستند.
- و اگر بخواهیم رانت دولتی را کنار بگذاریم، میتوانیم امیدوار باشیم که کارآفرینی در عرصه سلامت در کشور ما افزایش یابد؟
ببینید، در دنیا اگر جسارت و جرات در عرصه کارآفرینی 50 درصد باشد، در ایران 99 درصد است، البته اگر بخواهیم همین رانت دولتی را کنار بگذاریم. الان هم کارآفرینی در عرصه سلامت در کشور مابه طور مرتب در حال زیاد شدن است. هرچند ما در واقع برای سالها تولید ثروت را بد میدانستیم. الان این مقاومت برداشته شده و دانشگاهها اجازه انجام کار تجاری را دارند.
- خب، با توصیفی که شما کردید بهنظر میرسد کارآفرینی در بخشهای دولتی و نیمهدولتی سرعت بیشتری نسبت به بخشهای خصوصی دارد، چون شما گفتید موفقترین مراکز نوآوری در کشور مؤسسات متکی به بودجههای دولتی یا به تعبیری مؤسسات دولتی هستند.
بله، همینطور است. بخشهای خصوصی هم با سرعت کمتری این کار را ادامه میدهند برای همین جشنواره نوآوری در عرصه سلامت میتواند این فعالیتها را به رخ بکشد. چون تا قبل از این، به این شکل که بیاییم و تجارب کارآفرینها را به اطلاع هم برسانیم و بهترین ایده را انتخاب کنیم وجود نداشته است.
- اصلا برای خلق یک ایده نو و یا بهاصطلاح همان کارآفرینی چه مراحلی را باید طی کرد؟
در کارآفرینی 3 یا 4 مرحله وجود دارد. اولین مرحله این است که فرد باید خلاقیت یعنی توان تولید ایده نو را در خود توسعه دهد و هم اینکه این خلاقیت را بتواند به عینیت برساند. برای همین چنین فردی باید در کارگاههای نوآوری شرکت کند؛ این اولین قدم است. چون کارآفرین کسی است که برای یک مسئله هزار راه به ذهنش میرسد. این مرحله در ایران اجرا نمیشود و در واقع مرحله دوم، اولین مرحله است.
- و این مرحله شامل چه مواردی است؟
در این مرحله کسی که میخواهد کارآفرین شود، باید فرصتها را به خوبی تشخیص دهد. در کشور ما متأسفانه فرصتها و اولویتهای خدماتی هم به خوبی تشخیص داده نمیشوند؛ یعنی اینکه الان مشکل جامعه چیست و بیشتر احتیاج به چه خدمتی دارد؟
- این خدمات باید از قبل تا حدی تعریف شده باشند. اینطور نیست؟
چرا، سازمانهای دولتی باید این خدمات را قبلا تعریف کرده باشند و به کارآفرین معرفی کنند. یکی از کارهای جشنواره ما همین است. الان ما داریم با سازمانها مذاکره میکنیم، همچنین فرصتهای نوآوری و کارآفرینی در عرصه سلامت را از دل نیازها مییابیم و برای آنها ایده جمعآوری کرده و به کارآفرینان معرفی میکنیم.
- به سومین مرحله هم اشاره میکنید؟
سومین مرحله برای یک کارآفرین این است که بتواند کسب و کارش را بهطور واقعی طراحی کند. در این مرحله کارآفرین دیگر باید حساب کند چقدر این ایده هزینه دارد، این هزینه چقدر متعلق به نیروی انسانی است، چه زمانی به سودآوری باید رسید و... حتی کارآفرین باید بداند رقبایش در آینده چه کسانی هستند و جایگاهش در 5 سال آینده کجاست؟ در غیراین صورت هرچه به او سرمایه تزریق کنیم، این سرمایه محو میشود. جشنواره جهت پوشش این مهم تلاش دارد ایدههای ارائه شده را به سمت و سوی تدوین در قالب طرح کسب و کار یا Business Planکه فرمت استاندارد جهت بررسی و طراحی کارآمد کسب و کار است سوق دهد.